گزارش عزاداری حلما کوچولو در صبح تاسوعا 94
سلام مهربونم امسال صبح تاسوعا خوابمون برد و به هیچ مراسمی نرسیدیم واسه همین به همراه بابایی رفتیم که فقط دسته های زنجیرزنی تماشا کنیم! اولش فکر کردیم انقدر دیر اومدیم که همه رفتن خونه ولی وقتی رسیدیم به محله قصرالدشت دیدیم وای انگار تازه شروع شده و دقیقا به موقع رسیدیم!
بقیه عکس ها در ادامه مطلب...
قافله شترها... زنگ کاروان...
اونروز هم شما رو سقا کردم و هم عروسک مورد علاقه ات "محمد" رو! و هردوتون رو بردیم که عکس بگیریم. لباس سبز پارسالت رو هم تن محمد کردم که با هم ست باشین!
اونجا شتر و اسب آورده بودن و خیمه ساخته بودن و.... چ خبر بود خلاصه! شما که چشم از شتر ها برنمیداشتی! و کلی ذوقشون میکردی!
علم و کتل
کنجکاوی حلما...
محو تماشا...
گهواره علی اصغر (ع)
حلما جلوی خیمه گاه امام حسین (ع)
و شروع کردی به سینه زدن...
قبول سیدالشهدا باشه عزیزم عزاداریهات.