پیشاپیش یلدا مبارک
لیلی زیر درخت انار نشست ... درخت انار عاشق شد ... گل داد ؛ سرخ سرخ گلها انار شد ؛ داغ داغ ... هر اناری هزار تا دانه داشت ... دانه ها عاشق بودند ؛ دانه ها توی انار جا نمی شدند ... انار کوچک بود ... دانه ها ترکیدند ... انار ترک بر داشت ... خون انار روی دست لیلی چکید ... لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید ... مجنون به لیلی اش رسید ... خدا گفت : راز رسیدن فقط همین است ! کافی است انار دلت ترک بخورد ... ...
امروز... 15 آذر ماهه 91 هستش
مهمونی به صرف پیتزا
پیتزا به سبک نفیس در خانواده شهرت خاصی داره! امشب دعوت کرده بودم از امیر جون و فایزه جون و مامان و بابام به صرف همون پیتزای مخصوص! توش زرک و روش کنجد هم میریزم که واقعا خوشمزه میشه! میزآرایی... سیب زمینی سرخ کرده ها هم زحمت همسرم بود! و ژله انار ...
یک ناهار دوفره و پر از عشق به همسرم, قیمه :)
بفرما جوجه بزن :)
مدل شالگردن من و دخترم
پاییز شده... عاشق ترین فصل! و دلم میخواد برات شالگردن و کلاه ببافم عزیز دلم... کلی مدل خوشکل واست گلچین کردم تا ببافم! مثه این: چ نازه؟ ست کنیم مامان و دختری خب! ...
و من ؟ ساله شدم...
هیچ و دیگر هیچ...
آلزايمر ميتواند بهترين بيماري جهان باشد ، تا هر ثانيه يادم نيفتد که چه شد ! گاهی نه آشنا درد را می فهمد ... نه حتی صمیمی ترین دوست ... گاهی باید تنهایی ، درد را فهمید ... تنهایی ، خلوت کرد ... تنهایی ، آرام شد . ...