عروس کوچولوی هشت ماهه ی من
روز 20 فروردین که مصادف بود با 8 ماهگی عسل خانوم عروسی دعوت داشتیم هتل هما. این سومین عروسی بود که با حضور شما شرکت میکردیم... عزیزجان گفتن احتمالا لباس عروسی که روی سیسمونیت گرفتن اندازت شده. اولش باورم نشد ولی آوردم و تنت کردم و دیدم بله دقیقا اندازه بود. خیییییییییییییییلی ناز شده بودی یه تاج کوچولو هم قبلا برات گرفته بودم و اونم زدم تو سرت ماه شده بودی گلم. ماه ولی چون شب یه کم هوا سرد بود زیرش یه بادی سفید تنت کردم با این وجود لباست خیلی خوشمل بود. اونجا همه نیگات میکردن و بچه ها دورت جمع شده بودن. یه تیکه ی کوچولو هم فیلم گرفتم ازت که برات آپلود میکنم. اونشب خیلی خوش گذشت. اینم از عکسا:
بقیه عکسا در ادامه مطلب هستش...
اونشب مصادف بود ا میلاد حضرت زهرا و خانم نیک نژاد رو هم دعوت کرده بودن برای مولودی و آخرش گفتن بچه ها رو بیارید میخوام بهشون شکلات بدم. منم شما رو بردم و یه منج شکلات بهت دادن. تومسیر تا برسیم به خانم نیک نژاد همه ذوقت میکردن
اینم از نقل عروسی
مامان فدات شه خوشکل من