ای خدای دانه های انار
پیشاپیش یلدا مبارک
لیلی زیر درخت انار نشست ... درخت انار عاشق شد ... گل داد ؛ سرخ سرخ گلها انار شد ؛ داغ داغ ... هر اناری هزار تا دانه داشت ... دانه ها عاشق بودند ؛ دانه ها توی انار جا نمی شدند ... انار کوچک بود ... دانه ها ترکیدند ... انار ترک بر داشت ... خون انار روی دست لیلی چکید ... لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید ... مجنون به لیلی اش رسید ... خدا گفت : راز رسیدن فقط همین است ! کافی است انار دلت ترک بخورد ... ...
امروز... 15 آذر ماهه 91 هستش
مدل شالگردن من و دخترم
پاییز شده... عاشق ترین فصل! و دلم میخواد برات شالگردن و کلاه ببافم عزیز دلم... کلی مدل خوشکل واست گلچین کردم تا ببافم! مثه این: چ نازه؟ ست کنیم مامان و دختری خب! ...
و من ؟ ساله شدم...
هیچ و دیگر هیچ...
آلزايمر ميتواند بهترين بيماري جهان باشد ، تا هر ثانيه يادم نيفتد که چه شد ! گاهی نه آشنا درد را می فهمد ... نه حتی صمیمی ترین دوست ... گاهی باید تنهایی ، درد را فهمید ... تنهایی ، خلوت کرد ... تنهایی ، آرام شد . ...